سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی ، عشق و دیگر هیچ

مثل گل سفید یکشنبه 87/6/3 ساعت 10:17 صبح

خوابیده ای کنار من
آرام مثل خواب
خواب کدام خوب ترا می برد چنین
 مثل گلی سفید شناور به روی آب ؟
 در پشت پلک های تو باغی ست
 می بینم
باغی پر از پرنده و پرواز و جست و خیز
در پشت سینه تو دلی می تپد به شور
 می شنوم
نزدیک کرده با تو هر آرزوی دور
 پیش تو باز کرده هر بسته عزیز
رگ های آبی تو در متن مات پوست
دنباله های نازک اندیشه دل است
 در نوک پنجههای تو نبضان تند خون
در گوش کودکی که هنوز
پر جست و خیز ماهی نازاب خون تست
 تکبیر زندگی کیست
خوابیده ای کنار من آرام مثل خواب
خواب تو باغ خاطره ها و خیال هاست
 می دانم
 اما بگو
 آب کدام رود ترا می برد چنین
مثل گلی سفید شناور به شط خواب ؟


نوشته شده توسط: آرش آریایی

برای گربه ام یکشنبه 87/6/3 ساعت 10:12 صبح

ای آنکه یک شب بی خبر رفتی
 ای آنکه تک آشنایی را ،
 از خوشه ی انگور مستی ما ، تهی کردی .

شوق پنهانی به دل می آفرید
 باد نمنک بیابان های دور ،
 ذره هایش در مشامم می نشست
 بوی زن می داد و بوی خون شور .

 طعم سوزان سحرگاه سپید
 درد را می کشت و شادی می فزود .
 نور نیروبخش خورشید بلند
خواب را از پلک چشمان می ربود .

 روز بود و روز بود و روز بود .
 خستگی در دستهایم مرده بود .
 تیرگی در کوچه ها جان می سپرد
 روز ، شبها را به یغما برده بود .


نوشته شده توسط: آرش آریایی

تو رامن چشم در راهم شنبه 87/4/1 ساعت 1:32 عصر

در روزهای ساکت دلتنگی

با خاطرات گرم و دل انگیزت

پیمانه می زنم که تو باز آیی...

آری بهار آمده اما من

با چشم های خیس و زمستانی

در انتظار فصل بهاری که...

همراه با شکوفه تو می آیی

هر بار می روی که بیایی زود

شعرم بدون قافیه می ماند...

حقم نبود این همه من...بی تو...

این انتظار و این همه تنهایی

با آرزوی ساده یک دیدار

من همیشه چشم به راه تو.....

من تا همشه منتظری بی تاب......

این است انتظار اهورایی!

در روزهای ساکت دلتنگی

با هرچه از تو  مانده برای من

سر می کنم.....تو باز می آیی ....آه...

این را به من نگو که نمی آیی....

 


نوشته شده توسط: آرش آریایی

گرفتارم هنوز شنبه 87/4/1 ساعت 1:22 عصر

خوب می دانی که در چشمت گرفتارم هنوز
روز و شب خوابم ربودی باز بیدارم هنوز
 
نازنین با من مگو دل بر کن از تکرار من
گرتو تکرار منی جویای تکرارم هنوز
 
گرچه تن زخمی و خاکی در رهت افتاده است
نیست بر ایینه دل هیچ زنگارم هنوز
 
فاش می گویم به تو ، با من غریبی ات چرا ؟
رمز و راز من تویی ، دنیای اسرارم هنوز
 
من به پهنای امید خود گل شوق تو را
در میان این کویر تشنه می کارم هنوز
 
می شناسم مرگ را بی وحشت اما قلب من
می تپد در سینه چون از عشق سرشارم هنوز
 
شعر هایم سوخت و خاکسترش در مشت من
باز می بینم تو را معنای آثارم هنوز

 


نوشته شده توسط: آرش آریایی

عاشق آن لحظه ام شنبه 87/4/1 ساعت 1:21 عصر

عاشق آن لحظه ام ای خوب من
با نگاه عشق بی تابم کنی
در میان بازوان عاشقت
با نوازشهای خود خوابم کنی
باز هم در خلوت آغوش خود
لحظه ای لب بر لب سردم نهی
جان دهی این خاک خشک و تشنه را
از همان یک لحظه سیرابم کنی
با نگاه مست خود مستم کنی
خرمن جان مرا آتش کنی
ناگهان جان مرا در بر کشی
تا به هُرمِ جان خود آبم کنی
دیگر از رفتن نمی گویم سخن
تا که با عشق و جنون یارم کنی
باز هم مست از شراب عاشقی
در برم گیری و بی تابم کنی


نوشته شده توسط: آرش آریایی

گریه کن شنبه 87/4/1 ساعت 1:19 عصر

گریه کن جداییا ما رو رها نمی کنن

آدما انگار برای ما دعا نمی کنن

گریه کن حالا حالا باید از هم جدا باشیم

بشینیم منتظر معجزه ی خدا باشیم

گریه کن منم دارم مثل تو گریه می کنم

به خدای آسمونامون گلایه می کنم

گریه کن واسه شبایی که بدون هم بودیم

تنهایی برای سنگینی غصه کم بودیم

گریه کن سبک میشی روزای خوب یادت میاد

گر چه تو تقویمامون نیستن اون روزا زیاد

گریه کن برای قولی که بهش عمل نشد

واسه مشکلاتی که بودش و هست و حل نشد

گریه کن واسه همه واسه خودت برای من

توی بارونی ترین ثانیه حرفاتو بزن

گریه کن تا آینه شه باز اون چشای روشنت

واسه موندن لازمه فدای گریه کردنت

 

 


نوشته شده توسط: آرش آریایی

خسته ام شنبه 87/4/1 ساعت 1:14 عصر

خسته ام از زندگی از سوز و ساز

خسته ام از سوز درد انتظار

و چه دنیای پر از شور و شریست

مردمانش را نقاب دیگریست

عشق می دزدی خرابت می کنند

دوست می داری جوابت می کنند

خسته ام ...

 


نوشته شده توسط: آرش آریایی

دل من باز گریست شنبه 87/4/1 ساعت 1:13 عصر

دل من باز گریست 

 قلب من باز ترک خورد و شکست 

 باز هنگام سفر بود 

 و من از چشمانت میخواندم 

 که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد 

 و از این عشق گذر خواهی کرد 

 و نخواهی فهمید

 بی تو این باغ پر از پاییز است

 


نوشته شده توسط: آرش آریایی

بغض شنبه 87/4/1 ساعت 1:12 عصر

بغضم را در درون پنهان می کنم.

نمی خواهم بدانی ناراحتی ام را

و دلیل سکوتم را... 

به لبخندی تلخ بسنده می کنم

و می دانم که تلخی اش را درک می کنی

و تو هم تلخ خواهی شد...

و من هنوز بغضم را پنهان کرده ام

در زیر گبرگ های پرپر شده در زیر پایم.

آنها غصه ام را برایت قصه خواهند کرد...

 


نوشته شده توسط: آرش آریایی

امشب شنبه 87/4/1 ساعت 1:7 عصر

امشب می خواهم نگاهم را برایت معنا کنم

و بی پناهی ام را به تصویر کشم...

همین امشب ،

                تلخی وجودم را پذیرا باش

                و میزبان آرزوهای دورم باش...

امشب، د ر لحظه ی شکفتن لبخند ماه،

                                               به آسمان بنگر!

در انبوه ستارگان کهکشان،

تاریک ترین نقطه را خواهی یافت...

من در آنجا،

           به انتظارت نشسته ام.

امشب،

 آن هنگام که آسمان بی ابر بر سرت بارید،

بدان که می خواستم بی واسطه نیازم را بازگو کنم...

و این آخرین شبی ست

                      که از تنهایی ام می رنجم!

دیگر حتی سکوتم را نخواهی شنید.

و هیچ گاه نشانی از من نخواهی یافت...

 


نوشته شده توسط: آرش آریایی

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
118570


:: بازدیدهای امروز ::
39


:: بازدیدهای دیروز ::
27



:: درباره من ::

زندگی ، عشق و دیگر هیچ

آرش آریایی
زندگی عشق

:: لینک به وبلاگ ::

زندگی ، عشق و دیگر هیچ


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

عشق[17] . محبت[12] . وفا[10] . شعر عاشقانه[10] . مهربونی[9] . کلام عاشقانه[6] . شور ترانه[6] . بوسه[5] . همزبونی[5] . شعر تازه[5] . قلب سرد[5] . قلب من[5] . خنده و شادی[4] . صداقت[4] . عادت[4] . دلشکسته[3] . امید[3] . سکوت[3] . شب[2] . مهربون[2] . نور مهتاب[2] . بی نیازی[2] . خیال[2] . زمستون . سکوت . خاطره . بچه گانه . برف . عطر بارون . عطر گل . عکس . عکس چشم . قطره ی بارون . یکدلی . مستی . گلهای بهاری .


:: آرشیو ::

به یاد او
زندگی
بدانیم
به امید او
پیوست
بد عهدی
عاشقی
تو
وفا
محبت
سرنوشت
درد دل
پریشانی
پشیمانی
دلتنگی
سکوت
انتظار
حسرت
امید
من و تو
مرداد/86
وداع
شهریور/86
مهر/86
آبان/86
آذر/86
دی/86
اردیبهشت/87
تیر/87
مرداد/87
شهریور/87
آبان/87
بهمن/87
دی/87
اسفند/87
تیر 88



::( دوستان من لینک) ::

کامپیوتر، الکترونیک، روباتیک
رابطه، دوستی و عشق

:: لوگوی دوستان من ::




:: خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ::


:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو